روزایی که آدم ها سعی میکنن بکشنم پایین تا مث خودشون کوچیک بشم
روزایی که با خودم میجنگم که دلگیر نشم از دلا
روزایی که بارون میاد و حس غربتم اذیتم میکنه
روزایی که پیاده روی میکنم و ملا باسم هوایی ترم میکنه
این روزایی که مامان از کربلا برگشته و هر روز با یه خاطره خرابم میکنه
این روزا
که از بیرون خالی ام و از درون پر
فقط به امید اسم تو زنده ام!
فقط همین یه دلخوشی برام مونده تو زندگی
این چشم خیس و این دلِ تنگ رو نگیر ازم به حرمت حضرت حیدر!
بذار غمت بمونه توی دلم ..